معجزات عصر حاضر - او خواهد آمد

او خواهد آمد


عاشق آسمونی
قاصدک
لحظه های آبی
عشق سرخ من
سکوت خیس
دل نوشته های یک دختر شهید
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
أنّ الارض یرثها عبادی الصالحون
.: شهر عشق :.
مهاجر
منطقه آزاد
احمد چاله پی
ابـــــــــــرار
درس های زندگی
قافیه باران
حرم الشهدا
سعادت نامه
کلبه تنهایی
جیغ بنفش در ساعت 25
مردود
ولایت دات کام
مکاشفه مسیح
تیام
دادار
هر چی تو دوست داری
السلام علیک یا فاطمه الزهراء (س)
هیئت
حقوق خانواده
عدالت جویان نسل بیدار
مرامنامه عشاق
Sense Of Tune
اللهم عجل لولیک الفرج
***رویا***
*ایستگـــــــــــــــــــــــــــاه انـــــــــــــــــــــرژی*
بهار صداقت**
آزاد اندیشان
احساس ابری
حضـــور
برای خودم
عکس های باغبادران
بی تو 2
..::منتظر بیداری::..
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
یک مشت آفتاب
پرسمان
ماه عسل
.:صدای دیدار:.
دل نوشته های من
روژمان
sayeh.
آقا جون آجرک الله...
جوونی کجایی...
بازمانده آخر
روانشناسی جالب
شرکت نمین فیلتر
داستان های زیبا +مطالب عاشقانه
ضد شیطان پرستی
از همه رنگ
تنهایی من
بهترین اسلحه:عشق
عشق
آخرین منجی
sina
من هیچم
مطالبی حیرت آور در مورد فراماسونری و نقش آنها در سرنوشت جهان!!
آنتی شیطان
عمومی
شادی(زمزمه های دلتنگی)
یک دوست
دلنوشته های من
دنیای امروز

داستانى عجیب
تقریبا پانزده سال قبل ، از جمعى از علماى اعلام قم و نجف اشرف شنیدم که پیرمرد هفتاد ساله اى به نام کربلائى محمد کاظم کریمى ساروقى داستان عجیب
(ساروق از توابع فراهان اراک است ) که هیچ سوادى نداشته ، تمام قرآن مجید به او افاضه شده به طورى که تمام قرآن را حافظ شده به طرز عجیبى که ذکر مى شود.
عصر پنجشنبه ، ((کربلائى محمد کاظم )) به زیارت امامزاده اى که در آن محل مدفون است مى رود، هنگام ورود، دو نفر سید بزرگوار را مى بیند و به او مى فرمایند کتیبه اى که در اطراف حرم نوشته شده بخوان .
مى گوید آقایان ! من سواد ندارم و قرآن را نمى توانم بخوانم . مى فرمایند بلى مى توانى . پس از التفات و فرمایش آقایان حالت بى خودى عارضش مى گردد و همانجا مى افتد تا فردا عصر که اهالى ده براى زیارت امامزاده مى آیند او را افتاده مى بینند، پس او را بلند کرده به خود مى آورند. به کتیبه مى نگرد مى بیند سوره جمعه است ، تمام آن را مى خواند و بعد خودش را حافظ تمام قرآن مى بیند و هر سوره از قرآن مجید را که از او مى خواستند، از حفظ به طور صحیح مى خوانده و از جناب آقاى میرزا حسن نواده مرحوم میرزاى حجة الاسلام شیرازى شنیدم فرمود مکرر او را امتحان کردم هر آیه اى را که از او مى پرسیدم فورا مى گفت از فلان سوره است و عجیبتر آنکه هر سوره اى را مى توانست به قهقرا بخواند؛ یعنى از آخر سوره تا اول آن را مى خواند.
و نیز فرمود: کتاب تفسیر صافى در دست داشتم برایش باز کرده گفتم این قرآن است و از روى خط آن بخوان ، کتاب را گرفت چون در آن نظر کرد گفت آقا! تمام این صفحه قرآن نیست و روى آیه شریفه دست مى گذاشت و مى گفت تنها این سطر قرآن است یا این نیم سطر قرآن است و هکذا و مابقى قرآن نیست .
گفتم از کجا مى گویى تو که سواد عربى و فارسى ندارى ؟ گفت : آقا! کلام خدا نور است ، این قسمت نورانى است و قسمت دیگرش تاریک است (نسبت به نورانیت قرآن ) و چند نفر دیگر از علماى اعلام را ملاقات کردم که مى فرمودند همه ما او را امتحان کردیم و یقین کردیم امر او خارق عادت است و از مبداء فیاض جل وعلا به او چنین افاضه شده .
در سالنامه نور دانش ، سال 1335 صفحه 223 عکس کربلائى محمد کاظم مزبور را چاپ کرده و مقاله اى تحت عنوان (نمونه اى از اشراقات ربانى ) نوشته و در آن شهادت عده اى از بزرگان علما را بر خارق العاده بودن امر او نقل نموده است تا اینکه مى نویسد:((از مجموع دستخطهاى فوق ، موهبتى بودن حفظ قرآن کربلائى ساروقى به دو دلیل ثابت مى شود.
1 - بى سوادى او که عموم اهالى ده او شهادت مى دهند و احدى خلاف آن را اظهار ننموده است . نگارنده شخصا از ساروقیهاى ساکن تهران تحقیق نمودم و با اینکه موضوع بى سوادى او در جراید کثیرالانتشار چاپ و منتشر شده ، معذلک هیچکس ‍ تکذیب نکرده است
2 - بعضى از خصوصیات حفظ قرآن او که از عهده تحصیل و درس خواندن خارج است ، به شرح زیر:
1 - هرگاه یک کلمه عربى یا غیر عربى بر او خوانده شود، فورا مى گوید که در قرآن هست یا نیست .
2 - اگر یک کلمه قرآنى از او پرسیده شود، فورا مى گوید در چه سوره و کدام جزو است .
3 - هرگاه کلمه اى در چند جاى قرآن مجید آمده باشد تمام آن موارد را بدون وقفه مى شمارد و دنباله هرکدام را مى خواند.
4 - هرگاه در یک آیه یک کلمه یا یک حرکت غلط خوانده شود یا زیاد و کم کنند بدون اندیشه متوجه مى شود و خبر مى دهد.
5 - هرگاه چند کلمه از چند سوره به دنبال هم خوانده شود محل هر کلمه را بدون اشتباه بیان مى کند.
6 - هر آیه یا کلمه قرآنى را از هر قرآنى که به او بدهند آنا نشان مى دهد.
7 - هرگاه در یک صفحه عربى یا غیر عربى یک آیه مطابق سایر کلمات نوشته شود، آیه را تمیز مى دهد که تشخیص آن براى اهل فضل نیز دشوار است .
این خصوصیات را خوش حافظه ترین مردم نسبت به یک جزوه بیست صفحه فارسى نمى توان دارا شود تا چه رسد به 6666 آیه قرآنى )).
و پس از نقل شهادت چند نفر از علما، مى نویسد: موهبت قرآن ((کربلائى کاظم )) براى مردمى که فکر محدود خود را در چهاردیوارى مادیات محدود و منکر ماوراى طبیعت هستند اعجاب آور بوده و سبب هدایت عده اى از گمراهان گردیده است ، ولى این امر با همه اهمیتش در نظر اهل توحید یک شعاع کوچک از اشعه بیکران افاضات خداوندى و از کوچکترین مظاهر قدرت حق است ، نه تنها امور خارق العاده به وسیله انبیا و سفراى حق به کرات به ظهور رسیده و در تواریخ ثبت و ضبط است ، در عصر حاضر نیز کسانى که به علت ارتباط و پیوند با مبداء تعالى صاحب کراماتى هستند وجود دارند که اهمیت آن به مراتب از حافظ قرآن ما بیشتر مى باشد.
نکته اى که در پاپان این مقاله لازمست تذکر دهم اینکه در نتیجه انتشار شرح حال حافظ قرآن و معرفى او به مردم تهران از عده اى از متدینین بازار شنیدم که در چند سال قبل ؛ یعنى در زمان ((مرحوم حاج آقا یحیى )) یک مرد کورى به نام حاجى عبود به مسجد ((سید عزیزاللّه )) رفت وآمد داشت که در عین کورى حافظ قرآن باخصوصیات کربلائى ساروقى بود، او نیز محل آیه را در عین کورى نشان مى داده و براى مردم با قرآن استخاره مى کرده ...
مى گویند روزى کتاب لغت فرانسه به قطر قرآن مجید به او دادند استخاره کند، فورا آن را پرت کرد و عصبانى شد و گفت این قرآن نیست .
در مجلسى که حافظ قرآن حضور داشت ، جناب آقاى ابن الدین استاد محترم دانشگاه ، خصوصیات حاجى عبود را تاءیید و اظهار کردند که نامبرده را در منزل آقاى مصباح در قم در حضور مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائرى ملاقات و آزمایش کرده اند.
اینها از آثار قدرت حق است که گاهى براى ارشاد مردم و اتمام حجت ظاهرى است :(ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَاللَّهُ ذُواْلفَضْلِ الْعَظیمِ).(17)
 معجزه حسینى (ع )
تقى صالح مرحوم محمد رحیم اسماعیل بیگ که در توسل به اهلبیت : و علاقه قلبى به حضرت سیدالشهداء علیه السلام کم نظیر و از این باب رحمت برکات صورى و معنوى نصیبش شده و در رمضان 87 به رحمت حق واصل شده نقل نمود که در شش سالگى مبتلا به درد چشم و تا سه سال گرفتار بوده و عاقبت از هر دو چشم کور گردید در ماه محرم ایام عاشورا در منزل دائى بزرگوارش مرحوم حاج محمد تقى اسماعیل بیگ روضه خوانى بود و چون هوا گرم بود شربت خنک به مردم مى دادند گفت از دائى خود خواهش کردم که من به مردم شربت دهم ، فرمود تو چشم ندارى و نمى توانى ، گفتم یک نفر چشم دار همراه من کنید تا مرا یارى دهد قبول فرموده و من با کمک خودش مقدارى به مردم شربت دادم .
در این اثناء، مرحوم معین الشریعه اصطهباناتى منبر رفته و روضه حضرت زینب 3 را مى خواند و من سخت متاءثر و گریان شدم تا اینکه از خود بى خود شدم ، در آن حال ، مجللّه اى که دانستم حضرت زینب 3 است دست مبارک بر دو چشم من کشید و فرمود خوب شدى و دیگر چشم درد نمى گیرى .
پس چشم گشودم اهل مجلس را دیدم ، شاد و فرحناک خدمت دائى خود دویدم تمام اهل مجلس منقلب و اطراف مرا گرفتند، به امر دائى ام مرا در اطاقى برده ومردم را متفرق نمودند و نیز نقل نمود که در چند سال قبل مشغول آزمایش بودم و غافل بودم از اینکه نزدیکم ظرف پر از الکل است کبریت را روشن نموده ناگاه الکل مشتعل شد وتمام بدن از سر تا پا را آتش زد مگر چشمانم را.
چند ماه در مریضخانه مشغول معالجه بودم از من مى پرسیدند چه شده که چشمت سالم مانده ، گفتم عطاى حسین علیه السلام است و وعده فرمودند که تا آخر عمر چشمم درد نگیرد.


ارسال شده در توسط مجید
>